صدایی از او شنیده نمیشود، ساکت است، لبخندی دیده نمیشود، اخم کرده است، چشمانش محزون است، زخمی است، حرکتی نمیکند انگار جان ندارد، انگار چیزی را از او ربودهاند و مات و مبهوت، شوکه شده است، کمی که دقت میکنی میبینی از او دزدی شده است، آری گرانبهاترین داراییاش، کودکیاش را از او ربودهاند.
“کودک کار”، کودکی است که کودکی از او گرفته شده و به کار واگذارش کردهاند. کار برای دستان کوچک، تن ضعیف، پاهای کمتوان و شانههای کوچکش سرپرست خوبی نیست، اما کودک بزرگوارانه سعی دارد برای مادر و پدر فقیر، درگیر اعتیاد، بیمار و برای خواهر و برادرانش سرپرست خوبی باشد.
به گزارش ایسنا، منطقه مرکزی، از کودکانی که به دستان کار سپرده شدهاند بسیار نوشته و بسیار گفته شده است، اما متاسفانه نه تنها تعدادشان کم نشده بلکه اضافه هم شده است. بله در اغلب کشورها این معضل وجود دارد و در کشور ما نیز کودکانی هستند که کار میکنند. کودکانی که کودکی، بازیهای کودکانه، خندههای از سر شوق و آزادی و فارغ بودن از مسائل دنیای بزرگترها را فراموش کردهاند و فقط کار می کنند.
امروزه مشخصا در کشور خودمان باید تابوهایی در خصوص کودکان کار شکسته شود، باید حقایقی آشکار شود که بتوان به نحو مطلوبتری از کودکان کار حمایت و آنها را از کار فارغ کرد.
لطفا! کودک کار را مسئلهای جناحی و سیاسی نبینید
قاسم حسنی یکی از فعالین حقوق کودک است و فعالیت خود در حمایت از کودکان کار را از سال 76 شروع کرده و اواخر دهه 70 یعنی سال 79 این فعالیت به صورت جدیتر با فعالیتهای گستردهتر از دروازه غار تهران آغاز میشود.
عضو موسس و هیات امنای انجمن حمایت از کودکان کار میگوید: نامگذاری یک روز جهانی به نام “کودکان کار” نشان میدهد این موضوع یک مسئله جهانی است. متاسفانه کار کودک سالانه زندگی بسیاری از کودکان را دستخوش آسیب و تغییر قرار میدهد.
حسنی با بیان اینکه بسیاری از هزینههای ناشی از کار کودکان محسوس نیست، بیان میکند: متاسفانه ارزیابی کامل و جامعی از وضعیت کودکان کار و تاثیر این موضوع در بروز بسیاری از جرائم در جامعه انجام نشده است و بررسی این موضوع میتواند لایههای پنهان آسیبزا بودن مسئله کودک کار را در جامعه روشن کند.
وی با تاکید بر این موضوع که مسئله کودک کار در کشور ما نیز یک مسئله جدی و مهم است، عنوان میکند: توجه به موضوع حقوق کودک به طور عام و کودک کار به طور خاص یک مسئله ملی است که باید در اولویت قرار داده شود. این مهم موضوعی است که مختص یک گروه، یک جریان سیاسی یا یک جناح نبوده و یک مسئه فراجناحی و ملی است.
این فعال مدنی ادامه میدهد: ما استقلال، تمامیت ارضی، پیشرفت هستهای و علمی و ذخایر انرژی داریم، تمامی اینها ثروتهایی هستند که کودکان امروز باید در آینده اداره کنند و امور را به دست بگیرند. تا وقتی که نسبت به سرنوشت و وضعیت کودکان اطمینان خاطر پیدا نکردهایم، دلخوش بودن به این ثروتها بیهوده است.
حسنی میافزاید: نبود حمایت و برنامه مناسب برای حمایت از کودکان در واقع به این مفهوم است که باید همیشه نگران باشیم که تمامی دستاوردهایی که به قیمت خون جوانان، تلاش شبانهروزی دانشمندان و انسانهای دغدغهمند به دست آمده را از دست بدهیم چراکه کودکان یا همان وارثان آینده این سرزمین از وضعیت خوبی برخوردار نیستند.
وی با بیان اینکه هر اندازه که مسئله حمایت از کودکان بویژه کودکان کار مورد توجه قرار بگیرد در واقع سرمایهگذاری برای آینده یک جامعه انجام شده است، ادامه میدهد: متاسفانه تاکنون هیچ اقدام موثری برای این موضوع صورت نگرفته است. در وهله اول شاهد هستیم که آمارگیری میدانی دقیقی وجود ندارد و آمار جامعی از وضعیت کودکان کار در دست نیست، البته این پدیده سیال است و دسترسی به آمار دقیق در این بخش کار راحتی نیست، اما این به معنای امکانپذیر نبودن این موضوع هم نیست.
پیشرفت در بخش حمایت از کودک کار راضی کننده نیست
این فعال مدنی در ادامه به تشریح اینکه چه اقداماتی انجام شده و چه باید انجام شود میپردازد و میگوید: از زمان شکلگیری تشکلهای مردمی در این بخش اتفاقات خوبی را در بخش حمایت از کودکان کار شاهد بودهایم. بسیج افکار عمومی و بسیج سازمانهای دولتی دستاوردهای خوبی داشته، سازمانهای دولتی هم نسبت به این موضوع حساس شدهاند اما، پیشرفت کار به هیچ وجه راضی کننده نیست.
حسنی با تاکید بر این نکته که اساسا نگاه به مقوله کار کودک نگاه عمیقی نیست، بیان میکند: ما نمیتوانیم کودک را مستقل از خانواده ببینیم. زمانی که یک کودک بیکاری، اعتیاد، فقر یا بیماری والدین را میبیند و با این معضلات دست به گریبان است، یا خانواده سرپناهی ندارد چه طور میتوان در این شرایط از کودک حمایت کرد آیا میتوان به صورت جزیرهای تنها کودک را فارغ از خانواده مورد حمایت قرار داد؟
عضو هیات امنای موسسه مردم نهاد انجمن حمایت از کودکان کار ادامه میدهد: تمام تلاشهایی که سمنها در این سالها داشتهاند با توجه به محدودیت مالی و اختیاری، معطوف به حمایت از کودک بوده است. البته این حمایتها اثرات و دستاوردهای خوبی داشته، اما اینها نتوانسته از دامنه حمایت از کودک به عرصه تاثیرگذاری به شرایط خانواده تسری پیداکند.
وی میافزاید: سمنها اختیار و توان کافی ندارند که فراتر از کودک اقدام کنند و وارد خانواده شوند، با این شرایط چطور میتوان مشکل پدر بیکار و مادر بیمار و مسکن کودک را حل کرد.
خیلی دلخوش به قوانین فاقد زیرساخت اجتماعی نباشیم
این فعال اجتماعی در ادامه به نقد کلمه ساماندهی میپردازد و میگوید: این یک کلمه دولتی است و بکارگیری این کلمه برای کودک کار درستی نیست. کودک کار کودک بیسامان یا ولگردی نیست که ما به او سامان بدهیم، این کودک برخاسته از فقر و نابرابری اجتماعی است و باید دید ریشههای فقر این کودک از کجاست و در واقع باید به بسترهای تولید کار کودک پرداخته شود.
حسنی راهکار مناسب برای حمایت از کودک را تنها در قوانین نمیداند و بیان میکند: برای پیشگیری از کار کودک در سال 1919 زمانی که سازمان جهانی کار شکل میگیرد، در اولین نشست این سازمان حمایت از کودک کار در صنعت دریانوردی مورد توجه قرار میگیرد. از این سال 98 سال سپری میشود و در این مدت تلاشهای زیادی در عرصه قانونگذاری شکل گرفته است.
وی ادامه میدهد: قوانین داخلی نیز که کشورها به تبع مصوبات و قوانین جهانی متناسب با زیست بوم و فرهنگ خود تدوین کردهاند در کنار قوانین جهانی وجود دارد و دستاوردهای بسیاری حاصل شده است، اما متاسفانه این قوانین نتوانستهاند به کار کودک پایان دهند و کماکان شاهد جمعیت بالای 200 میلیونی کودک کار در جهان هستیم اگرچه این آمارها واقعی نیستند و بخشی از کودکان به کارهای زیرزمینی و کارهای شبانه مشغول هستند.
عضو موسس و هیات امنای انجمن حمایت از کودکان کار بخشی از علت کارساز نبودن قوانین را نبود زیرساختهای اجتماعی میداند و عنوان میکند: در کنار قوانین باید زیرساختهای اجتماعی مورد توجه قرار بگیرد و در صورتی که چارهای اندیشیده نشود قوانین موجود نه تنها اثرگذاری ندارد بلکه به ضد خود تبدیل میشوند.
وی ادامه میدهد: به عنوان نمونه اگر در گذشته کودک در عطاری و مغازهای کار میکرد مقابل چشمان عام بود. وجود قوانین که زیرساخت اجتماعی لازم را ندارند باعث میشود این کودک به جای کار در ملاء عام در کارگاه شبانه کار کند و از منظر عمومی خارج و وارد عرصه کار پنهان زیرزمینی و مشاغل سیاه شود.
حسنی میگوید: در اینجا کودک به شدت آسیب میبیند و نرخ بهرهکشی از کودک بالا میرود، در این شرایط، قانونی که قرار بوده حامی کودک باشد، به عامل استثمار بیشتر کودک تبدیل شده است.
این فعال اجتماعی با تاکید بر این نکته که ما نباید خیلی دلخوش به قوانین باشیم میگوید: قوانین دستاوردهای ارزشمند انسانی هستند که در طول تاریخ به دست آمدهاند اما به تنهایی کفایت نمیکنند و در این مورد بخصوص نیاز به زیرساختهای اجتماعی داریم، باید حقوق خانواده مورد توجه قرار بگیرد.
کماکان به حمایت از کودک محدود هستیم
وی وضعیت کودکان را متاثر از وضعیت خانواده میداند و در خصوص تاثیرپذیری کودک از مادر میگوید: وضعیت زنان آیینه تمام نمای آینده کودکان است. بیتردید در جایی که مادر توانمندی اقتصادی و استقلال دارد و به حقوق خود واقف است، قطعا جایی است که کودک حمایت میشود. در نقطه مقابل هر جایی که مادر در معرض خشونت و زدوخورد قرار دارد، با فقر دست و پنجه نرم میکند و مهارت اجتماعی ندارد و از مهارتهای زندگی مطلع نیست، جایی است که کودک آسیب میبیند.
حسنی تاکید میکند: برای جلوگیری از این آسیب باید نسبت به آموزش و توانمدسازی زنان و دختران توجه ویژهای شود. در صورتی که سرمایهگذاری بلندمدت صورت گیرد میتوان امید داشت 20 سال آینده نسل بعد وضعیت بهتری داشته باشد.
این فعال اجتماعی به تاثیرپذیری کودک از شرایط پدر میپردازد و ادامه میدهد: حق صنفی و مدنی پدر کارگر مسئله دیگری است که باید مورد بررسی قرار بگیرد. عدالت اجتماعی مبحثی است که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در کشور پذیرفته شده و گفتمان مشترک همه گروههای اجتماعی و فعالین مدنی و صنفی است و روی این قضیه اتفاق نظر وجود دارد، مسئولین دولتی هم این مسئله را قبول دارند و مخالفتی وجود ندارد، اما عدالت اجتماعی در اجرا ناقص است و در حد جمله باقی مانده است.
وی ادامه میدهد: پدر کارگر که در معدن کار میکند و حقوق معوقه دارد آن هم حقوقی که کفاف مخارج زندگی را نمیدهد، اعتراض میکند و همین پدر باید ضربههای شلاق را تحمل کند، شلاقی که در واقع حق فردی مفسد است نه کارگری که حقوق معوقه دارد. تبعات این آسیب تنها برای یک پدر کارگر نیست و اینجا دقیقا جایی است که زمینه کار کودک فراهم میشود.
حسنی ادامه میدهد: پدری که به زحمت کار پیدا میکند و حقوق اندک هم به او پرداخت نمیشود بدون درآمد مانده است، در این شرایط خانواده چارهای ندارد و کودک را وارد عرصه کار میکند. در کنار این موضوع مادر هم توانایی کسب درآمد را به دلیل نداشتن مهارتهایی که ذکر شد ندارد.
عضو موسس و هیات امنای انجمن حمایت از کودکان کار میگوید: برای رسیدگی به مسئله کار کودک و حمایتی که به رفاه کودک منجر شود نیاز به بررسی وضعیت خانواده داریم و باید ریشههای کار کودک از بین برود.
جنگ افروزی در کنار ادعای حمایت از کودکان!
وی با اشاره به شعار روز جهانی کودک کار “نقش منازعات جهانی در گسترش کار کودک” میگوید: همانطور که باید موضوع کار کودک در خانوده مورد بررسی قرار بگیرد، خانواده هم باید در اجتماع مورد توجه واقع شود ولی اجتماع نیز متاثر از اتفاقات و تصمیمات جهانی است
عضو موسس انجمن حمایت از کودکان کار ادامه میدهد: زمانی که صحبت از سیاستگذاری جهانی میشود مسئولیت بسیار گسترده است. قدرتهای جهانی آشوب به پا میکنند، رویکرد جنگ طلبانه دارند، در سیاستهای دیگر کشورها دخالت میکنند و منطقه خاورمیانه را به آشوب میکشند و بعد در تریبون و تلویزیون به پدیده کار کودک در کشورهای کوچک میپردازند غافل از این نکته که خودشان اصلیترین مولد کار کودک هستند.
وی عنوان میکند: انگلیس و آمریکا در عراق جنگ به راه انداختند و از این جنگ میلیونها کودک آسیب دیدند، کودکان یمنی در عراق بیپناه زندگی میکنند و کودکان سوری آواره هستند و حالا هم نوبت قطر است، به این طریق خود این مدعیان دفاع از حقوق کودک در ابعاد میلیونی کار کودک تولید میکنند و بعد هم در خصوص جلوگیری از کار کودکان داد سخن می دهند.
این فعال اجتماعی بیان میکند: ساز و کار جهانی برای تولید کار کودک نه تنها مهار نشده بلکه افزایش یافته است. عدهای در تریبون و کلام در عرصه جهانی این پدیده را نقد و به ظاهر از کودکان دفاع میکنند، اما در عمل بی پناهی و کار کودک را موجب می شوند.
حسنی ادامه میدهد: تمام این اقداماتی که به کودکان ضربه میزند غافل از این نکته انجام می شود که جهان آینده باید به دست این کودکان اداره شود و در واقع عدهای برای منافع و سود بیشتر حاضرند تمام بشریت را به خاک و خون بکشند. بازی خونبار عربستان در یمن کودکان را تحت تاثیر قرار داده ولی معلوم نیست چرا مدعیان صدایشان بلند نمیشود و سکوت میکنند.
وی تاکید میکند: نقدی که در خصوص عملکردهای جهانی شد به معنای تایید عملکرد مسئولین داخلی نیست. در داخل نیز هر کدام از ما به عنوان یک شهروند جهانی باید مطالبهگر حمایت از کودکان به ویژه کودکان کار باشیم. حمایت از کودک کار مستلزم تغییر شرایط خانواده بوده و این مهم مستلزم اصلاح ساختار اجتماعی است.
کودکان، کارگران کمهزینه محمد شریفی مقدم دبیر سابق کانون یاریگران دانشگاه صنعتی شریف و مشاور دانشجویی برخی از موسسات مردم نهاد تهران و فعال مدنی در بخش حمایت از کودکان کار است.
این فعال مدنی با بیان اینکه مسئله قانون در بحث حمایت از کودکان کار را میتوان به عنوان مطالبه از راههای مختلف از جمله مجلس مورد پیگیری قرار داد، میگوید: واقعیت ماجرای حمایت از کودک کار مسئله قانون و خلاءهای قانونی نیست، این مسئله وابسته به ساختار اقتصادی است.
وی بیان میکند: اینکه ما کودک کار در کشور داریم و آمار در این حوزه هم به نظر برخی رو به افزایش است، کاملا وابسته به شرایط اقتصادی است. کودکان کارگران کممزدی هستند که به دلیل اینکه مجبور هستند کمک خرج خانواده باشند تن به کار میدهند.
باندهای کار کودکان یک دروغ برای انحراف ذهن
شریفی مقدم ادامه میدهد: بحث دیگری هم که مطرح میشود وجود باندهایی است که کودکان را به کار میگیرند. این موضوع دروغ است و در صورتی که به فرض تعداد معدودی از این باندها هم فعالیت داشته باشند از اصل ماجرا و واقعیتی که مورد بیتوجهی قرار میگیرد کم نمیکند. اغلب کودکان کار با خانواده زندگی میکنند و کار کودک به دلایل مختلفی که عمدتا از فقر خانواده ناشی میشود، شکل میگیرد.
شریفی مقدم میافزاید: کودک در واقع به دلیل فقر مجبور به کار میشود، اگر باندی هم باشد کدام پدر و مادر است که راضی به کار کودک خود باشد، در واقع این فقر اقتصادی و فقر فرهنگی است که در این حوزه مشکل ایجاد کرده است که البته فقر فرهنگی باز هم به فقر اقتصادی ارتباط دارد و این شرایط و اجبار را به وجود میآورد.
وی با تاکید بر این نکته که در چند سالی که در بخش حمایت از کودک کار فعالیت دارم باندی ندیدهام که کودکان را به کار بگیرد، بیان میکند: این دروغی برای نمایش دادن یک حرکت سازماندهی شده در بخش کار کودک است، در واقع با این پوشش، تاثیر اقتصاد بر به وجود آمدن کار کودک کمرنگ میشود.
این فعال مدنی با بیان اینکه هیچ رسیدگی مناسبی به کودکان کار صورت نمی گیرد، میگوید: طرحهایی برای حمایت از کودکان کار در دولت دهم مطرح شد که بر اساس این طرحها قرار بود به خانواده کودک یارانه به شرط تحصیل کودک پرداخت شود، اما این طرحها به مرحله اجرا نرسید. در دولت نهم نیز که اصلا صحبتی از کودک کار نمیشد و این قضیه را منکر میشدند.
طرد فرودستان، دامن زدن به کار کودکان است
شریفیمقدم با بیان این نکته که در برخی برنامهها و اقدامات به نوعی شاهد طرد فرودستان هستیم، معتقد است در برنامه هایی همچون سند ششم توسعه و برنامه تحول آموزش و پرورش چنین پیامدهایی وجود دارد.
وی عنوان میکند: در برخی بندهای این برنامهها شاهد سوق دادن نظام آموزش به سمت خصوصیسازی هستیم و میتوان گفت این موضوع با توجه به توان پایین مالی قشر ضعیف، عامل طرد فرودستان از تحصیل و افزایش کار کودکان است.
وی عنوان میکند: نگاهی اجمالی به جامعه امروز نشان میدهد اغلب کودکان و جوانان در مدارس غیر انتفاعی تحصیل میکنند و برای یادگیری مطالب در حدی که دانشآموز بتواند به دانشگاه بویژه دانشگاه های مطرح راه پیدا کند از کلاسهای خصوصی استفاده میشود و در مقابل، درصد کمی از قشر ضعیف جامعه امکان ورود به این دانشگاهها را دارند و این به معنای فاصله کودکانی که در خانواده کمدرآمد زندگی میکنند از تحصیل و گرایش به کار به دلیل فقر است.
دبیر سابق کانون یاریگران دانشگاه صنعتی شریف با تاکید بر لزوم بررسی دقیق وضعیت و تعریف راهکار کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت برای حمایت از کودکان کار و پایان دادن به این کار اجباری، میگوید: برای تاثیرگذاری بلندمدت نیاز است جامعه مدنی به حدی قوی شود و اطلاعات جامعی در خصوص ابعاد کار کودک را در دست داشته باشد که قادر به بررسی مشکلات و خلاءها در این زمینه باشد و به عنوان یک مطالبه موضوع را پیگیری کند.
وی ادامه میدهد: برای راهکارهای عملی و کوتاه مدت نیز میتوان از تجربههای جهانی بهره گرفت. در مکزیک نهاد ریاست جمهوری در جلسههای کمیته حقوق کودک شرکت میکند و طرح جامعی برای حل مسئله کار کودک ارائه شده است. در برزیل نیز با پرداخت یارانه به خانواده کودکان و دیگر اقدامات طی 10 سال توانستهاند 10 درصد از میزان کار کودک را کاهش دهند.
این فعال مدنی تاکید میکند: باید با بررسی این راهکارها و تعریف راهکاری مناسب با شرایط کشور از کودکان حمایت شود تا مجبور به کار نشوند. باید بررسی شود که کارگری که ماهانه 930 هزار تومان دریافت میکند تا چه میزان زیر خط فقر است و این موضوع تا چه حد به کار اجباری کودک منجر میشود.
به گزارش ایسنا، فعالان مدنی بسیاری موضوع کار کودک را مورد توجه قرار دادهاند و از این کودکان معصوم که معنای کار و حمایت مدنی و … را درک نمیکنند و از حقوق خود کمترین آگاهی ندارند و حتی نمیدانند که چطور باید فریاد برآورند و تقاضای حمایت و کمک کنند، حمایت میکنند، اما این نهادها باید قویتر شوند تا حمایت گستردهتری از آیندهسازان یک ملت انجام شود .
موسسههای بسیاری در کشور فعالیت دارند و در استان مرکزی نیز موسسه مردم نهاد سرای یاری کودکان امید(سیکا) در اراک فعالیت دارد. این موسسه که به کمک داوطلبین و بودجه شخصی اداره میشود در یکی از مناطق اراک در محلهای که کودکان کار را میتوان یافت، مستقر شده و هر آنچه در توان دارد را برای حمایت از این کودکان و کودکان بدسرپرست به کار گرفته است .
در کنار حمایت فرهنگی از این کودکان و برگزاری کارگاههای آموزشی بر اساس نیاز آنها و پیگیری مسائل به صورت موردی، این موسسه مسئله کودکان کار را به صورت تخصصی همراه با دیگر موسسههای مردم نهاد کشور که در بخش دفاع از حقوق کودکان کار فعال هستند، به عنوان مطالبهای اجتماعی پیگیری میکند .
حرکت نهادهای مدنی و پیگیری و بررسی مسئله کودک کار به صورت داوطلبانه در حقیقت یک کمک موثر به جامعه است. کمکی از جنس داوطلبانه که به بهبود شرایط و وضعیت کودکان کمک میکند. فارغ شدن یک کودک از کار اجباری و کمک به ایجاد شرایط مناسب زندگی در حقیقت مصداق پرورش یک جوان فعال برای آینده است، جوان فعالی که میتواند در پیشرفت جامعه موثر باشد .
نقد جامعه مدنی درخصوص برخی از شرایط، قوانین و خلاءها در واقع یک کمک موثر به جامعه است، کمکی که اعتراض نسبت به شرایط موجود توسط عدهای که به عنوان کودک کار و… از حمایت جامعه محروم ماندهاند را کاهش میدهد، این نقدها و مطالبهگریها دستیابی به جامعهای که در آن حقوق همه افراد رعایت شود را محقق میکند و در مقابل، پنهان کردن مشکلات و چالشها و یک ظاهر غیر واقعی ساختن از جامعه نمیتواند راهکار موثری باشد و نمیتواند حقایق را پنهان کند .
برای نجات کودک از کار باید اقدامات جهانی گستردهای انجام شود، اما در کنار این اقدامات جهانی نیاز است هر یک از کشورها برنامه و راهکار موثر و مناسب را در این حوزه تعریف کنند. در ایران نیز نیاز به رسیدگی به این موضوع بیش از پیش احساس میشود و هر اندازه که در خصوص این قضیه تعلل شود بر تعداد کودکان کار افزوده خواهد شد .