نابرابری و عدم دسترسی به فرصت‌های یادگیری

کودکانی که به دلیل فقر یا دیگر مشکلات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی ناگزیرند به‌ جای حضور در کلاس درس و برخورداری از آموزش اثرگذار، راهیِ بازار کار شوند، در معرض انواع آسیب‌های جسمی، روحی و خشونت‌های گوناگون محیطی و رفتاری قرار می‌گیرند.

بنابراین توانایی‌ها و استعداد‌های ذاتی آنان به دلیل نبود محیط مناسب برای رشد و پرورش، نه‌تنها شکوفا نمی‌شود، بلکه ممکن است مسیر دیگری پیش‌‌ گیرد و از او انسان آسیب‌دیده‌ای بسازد که منشاء تأثیر مثبت در زندگی خود یا دیگران نیست.

در چنین شرایطی‌ست که می‌بینیم سرنوشت کودک و جامعه در هم گره خورده و با استناد به آن می‌توان اذعان داشت، جامعه‌ای که امروز نسبت به مشقت کودکان خود بی‌تفاوت است، رنج آنان را تبدیل به طوفانی از خشم و آسیب خواهد کرد که هیچ مرهمی نمی‌تواند التیام‌بخش آن باشد.

تنها راه، پیش‌گرفتن روش‌هایی‌ست که منافع و مصالح همگان، به‌ویژه کودکان را دربرگیرد؛ چراکه سعادتمندی هر جامعه‌ در گرو میزان نشاط، امید به آینده و تعلق خاطر آحاد آن است.

هیچ جامعه‌ای را خوشبخت نمی‌توان یافت که زنان، مردان و کودکانش در رنج و محنت بسر‌برند و امیدشان به آینده را از دست داده باشند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Fill out this field
Fill out this field
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
You need to agree with the terms to proceed

دسته‌بندی های بلاگ

کمپین های اخیر

فهرست